اس ام اس خنده دار
عاغا یادتونه بچه بودیم خرمون میکردن مام باورمون میشد!
دیروز خونه مادربزرگم بودیم. گودزیلای داییم 2 ساله نیمه اس (دقت کنید دو سال و نیمه)!!!!
به مامانش گفت مامان پاشو بریم حیاط بازی کنیم مامانش گفت نه گرمه هوا.
برگشته میگه مامان خونه مادرجون اینا یه مورچه هایی داره بچه هارو میخورنا پاشو بریم حیاط منو نخورن
ما 0.o
هیچی دیگه خواستم بگم گول نخورید اینا بچه نیستن آدم فضایینن.
اومدن طی برنامه ریزی چندساله زمینو تصاحب(تساحب،تثاهب) کنن.
.
.
.
اعتراف میکنم وقتی که بچه بودم, یکی از مسایل لاینحل برای من که به عقده درونی تبدیل شده بود, پیدا کردن روزنامه ای به نام " کثیرالانتشار " بود.همه جا دنبالش میگشتم ولی پیدا نمیکردم...
.
- ۰ نظر
- ۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۶:۰۳